سفارش تبلیغ
صبا ویژن
بسی خرد که اسیر دست هوسی امیر است . [امام علی علیه السلام]
روزنه ی نور
 
عید مبارک

بخوان دعای فرج را دعــــــــــا اثــــــر دارد دعا کبوتر عشق است و بال و پر دارد

بخوان دعای فرج را و عـافــیــت بـطـلـــب که روزگار بســـی فتنه زیر ســـر دارد

بخوان دعای فرج را کـه یـوسـف زهــــــرا ز پشت پرده ی غیبت به ما نظـر دارد

بخوان دعای فرج را به یاد خیمه ی سبز که آخرین گل سرخ از همه خبـــر دارد

"اللَّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الحُجَةِ بنِ الحَسَن
صَلَواتُکَ علَیهِ و عَلی آبائِهِ
فِی هَذِهِ السَّاعَةِ وَ فِی کُلِّ سَاعَةٍ
وَلِیّاً وَ حَافِظاً وَ قَائِداً وَ نَاصِراً وَ دَلِیلًا وَ عَیْناً
حَتَّى تُسْکِنَهُ أَرْضَکَ طَوْعاً وَ تُمَتعَهُ فِیهَا طَوِیلا"


خدایا، در این لحظه و در تمام لحظات،
سرپرست و نگاهدار و راهبر و یارى گر و راهنما و دیدبان ولىّ‏ات
حضرت حجّة بن الحسن-
که درودهاى تو بر او و بر پدرانش باد-
باش، تا او را به صورتى که خوشایند اوست
[و همه از او فرمانبرى مى‏نمایند]
ساکن زمین گردانیده،
و مدّت زمان طولانى در آن بهره‏مند سازى


کلمات کلیدی:

نوشته شده توسط فطرس 90/4/26:: 11:16 عصر     |     ()رد پا
 
آمدنت مبارک ؛ای پا در رکاب ارباب

و امروز کوچه پس کوچه های  شهر منور به خاطره ایست به وسعت قامت رعنای محمد(ص)و نام با صلابت علی(ع)؛

و امروز هاشمیون غرق در جشن و سرورند به خاطر عطرافشانی تقویم ها؛

و امروز غرق در گل می شود روزگاری که دسته گلانش از بی وفایی زمانه پرپر می شوند؛

و امروز روزیست که دلاورِ جوان و رشید مردِ حادثه ی کربلا می آید؛

می آید تا در رکاب پدر، ندای سبز عرفان را در شریان های زیست بپراکند؛

می آید برای نقش کردن شش گوشه ی عشق و مشق کردن درس آزادگی ؛

آمدنت مبارک ای اشبه الناس به رسول خاتم(ص)، ای همنامِ ولیِ اکبر(ع) و ای فرزندِ اکبرِ ثارالله(ع).


کلمات کلیدی: مناسبات

نوشته شده توسط فطرس 90/4/22:: 8:51 صبح     |     ()رد پا
 
طرح مرگ بر انگلیس7

ما میتوانیم بینی استکبار را به خاک بمالیم

مرگ بر انگلیس

"اما مورد هفتم از سفارشهایی که این کتاب(منظور کتابی است 1000 صفحه ای که دبیر کل وزارت مستعمرات انگلستان به مستر همفر داده بود) در مورد از بین بردن نقاط قوت مسلمانان کرده است، کتاب مزبور سفارش می کند که   :

باید کاری کنیم که مسلمانان معتقد شوند که منظور رسول خدا از اسلام این بوده است که انسان دین داشته باشد، چه آنکه یهودی باشد ، یا نصرانی . منظور حضرت این نبوده که مردم محمدی شوند ، به دلیل اینکه قرآن اهل هر دینی را مسلمان می نامد در قرآن آمده است که حضرت یوسف پیامبر گفته است:«و توفنی مسلما» و ابراهیم و اسماعیل گفته اند :«ربنا و جعلنا مسلمین لک و من ذریتنا امة ممسلمة لک» و یعقوب پیامبر به فرزندانش می گوید:«فلا تموتن الا و انتم مسلمون»."

اسلام در  لغت  مأخوذ از سلم به معنای موافقت شدید در ظاهر و باطن به  گونه ای که خلافی در بین نباشد . مقابل آن خصومت و مخالفت شدید است   .

اسلام در اصطلاح  دینی  به معنای انقیاد و صلح و رضا در برابر معبود با عظمت  الله جلّ و علا می باشد . و مقابل آن کفر است به معنای سرکشی و عدم تسلیم در برابر  خدای متعال و حجت های الهی  .

جامع ترین و مختصرترین تعریف اسلام از امیرمؤمنان(ع)نقل گردیده است :

« لأنسبنّ الاسلام نسبة لاینسبها أحد قبلی : الاسلام هو التّسلیم » (شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید ج 18 ص 313)

اسلام را به گونه ای معرفی می کنم که کسی پیش از من با این جامعیّت آن را تعریف ننموده است : اسلام همان تسلیم است .

با این فرمایش اسلام یعنی تسلیم محض در برابر خداوند تبارک و تعالی و این تسلیم لوازمی دارد که بیان خواهد شد .

قرآن کریم متعدد و به صراحت دین همه ی انبیاء را اسلام معرفی می فرماید :

«أفغیر دین الله یبغون و له أسلم من فی السماوات »( سوره ی آل عمران آیه 83)

آیا جز دین خدا را می جویند ؟ با این که تسلیم اوست هر آن چه که در آسمان ها و زمین است .

بنابراین دین به طور جامع همان تسلیم است . چنان که درخواست حضرت ابراهیم(ص) نسبت به خود و فرزندانش اسلام بوده است :

«ربنا و اجعلنا مسلمین لک و من ذریتنا امةَ مسلمةَ لک»(سوره ی بقره آیه ی 128)

پروردگارا ! هر دوی ما را از تسلیم شوندگان خود قرار ده و نیز از نسل ما امتی را که در برابر تو تسلیم باشند .

و نیز می فرماید :

«شرع لک من الدین ما وصّی به نوحاَ»( سوره ی شوری آیه ی 13)

از دین همان را برای شما مسلمانان تشریع نمود که به نوح سفارش و توصیه کرده بود .

بنابراین دین الهی همان اسلام است و اسلام نیز چیزی تسلیم در برابر حق نیست ، البته این حقیقت با حفظ اصول و ارکان ، به اقتضای زمان ها و ادوار مختلف تحول می یابد و بر حسب استعدادها ، تغییر می کند و این یعنی یک سیر تکاملی معنوی برای بشر . این سیر همانند معجزات انبیاء متناسب با روح زمان و افق دید انسان ها فرق می کند .

ولی دشمنان بی خرد نمی دانند که یک مسلمان برای شناخت معیارهای تسلیم معتقد است که خدای متعال او را به این مهم رهنمون می کند به این ترتیب که:...(بقیه در ادامه مطلب)


کلمات کلیدی: طرح مرگ بر انگلیس

نوشته شده توسط فطرس 90/4/21:: 12:49 عصر     |     ()رد پا
 
عاشقان کجایید؟ آقامون غریبه...

السلام علیک یا علی بن موسی الرضا

سکانس اول:

بعد از نماز مغرب و عشا بود . نماز رو توی زیرزمین حرم خوندم و برای عرض ادب و وداع در حالی که زبانم آغشته بود به «لا جعله الله آخر تسلیمی علیک» و به سمت حرم آقا امام رضا (ع) توی همون زیرزمین حرکت می کردم ، به مانع برخورد کردم؛ بلی... زیرزمین رو به دو قسمت تقسیم کرده بودند و قسمتی که شامل حرم آقا بود خالی بود و خادمین محترم حرم به سرعت داشتند اون قسمت رو تمیز کردند. خیلی دلم گرفت، در حالی که از دور پنجره ی حرم رو مشاهده می کردم و سلام میدادم، سلامِ خداحافظی... یهو درهای قسمت آقایون باز شد، پسر بچه ها، جوونا و حتی پیرمردهای خمیده ای رو دیدم که می دویدند، صحنه ای بود که بی اختیار همه ی کسایی که اونجا بودن رو به گریه واداشت، گریه ی شوق، شوقِ عشق.

عشق تو با ما چه ها می کند؟....

سکانس دوم:

توی حال و هوای دلتنگی ناشی از خداحافظی آقامون (ع) بودم و داشتم صحنه های حرم ، ایوون طلا و ... رو برا خودم مرور می کردم و از پله های اتوبوس بالا می رفتم که چشمم افتاد به عکسی که بالای در قسمت راننده نصب شده بود (تصویر چهره ی همراه با آرایشِ فراوانِ خانمی) فکرشو بکنین که چه حالی بهم دست داد. نمی دونم چرا ناخودآگاه از امام رضا(ع) خیلی خجالت کشیدم. آخه این نمادِ یه مسلمونه؟!؟

آه از مظلومیتت که هنوز تصویر زیبای گنبد طلات روبروی ما بود و ....

سکانس سوم:

هوا خیلی گرم بود و وقتی از راننده پرسیدیم که آیا کولر خرابه یا نه! با اطمینانِ کامل گفت :«نه،وقتی حرکت کردیم کولر رو هم روشن می کنیم». اما وقتی مقداری از راه رو اومدیم تازه مواجه شدیم با اعتراف راننده که کولر خرابه و با اعتراض مسافرین و پیاده کردن دو تا از مسافرین و ...

آخه یکی نیست بگه بی انصاف ! دروغ؛ اون هم جلوی امام رضا(ع) ...

سکانس چهارم:

شب بود و به خاطر اینکه راننده ی اتوبوس خوابشون نگیره ضبط رو روشن کردند که شامل انواع خواننده های خانم و آقا با آهنگ های تند و زننده بود!!!!

ببخش آقا! به خاطر مهربونی و کرمت سفارش همه ی ما رو بکن ، خدایا ما رو هدایت کن...

سکانس پنجم:

به هر مصیبتی بود هندزفری موبایلم رو که هی قطع و وصل میشد توی گوشم محکم فشار میدادم  و به هر وسیله ای سعی کردم دروازه های گوشم رو بسته نگه دارم و مدام آرزو می کردم که اذان صبح رو بگن و اتوبوس برای نماز نگه داره.

 انگاری تازه خوابم برده بود که برا نماز یه فرصت 20 دقیقه ای دادن، باور کردنی نبود از یه اتوبوس پرِ مسافر ، اون هم از مشهد، حدود 10-12 نفر برای نماز پیاده شدن!!!

این جا رو دیگه واقعا نمی دونم که چی بگم.....

****

این هم از ماجرای بعد از زیارت غریب الغربا، گر چه به گفته ی خیلی از ماها امام رضا(ع) که غریب نیست. نمی خوام فعالیت های آستان قدس رو ببرم زیر سوال؛ اما آیا تزئین حرم وصحن و رواق های باشکوه ، به تنهایی دلیل عشق ما به آقاست؟ غریب به کسی میگن که فکر و عقیده اش دور از فکر و عقیده ی اطرافیانش باشه.

عاشقان ! اینجاست که باید گریست... مسلمونا کجایید؟؟؟؟ اماممون، آقامون، سرورمون چقدر از این صحنه ها رو داره میبینه؟!؟! علنی و غیرعلنی دل آقامون رو به درد میاریم و با کمال پررویی از غم فراق می نالیم... یکی به داد برسه.... یکی یه کاری بکنه ....


کلمات کلیدی:

نوشته شده توسط فطرس 90/4/18:: 6:15 عصر     |     ()رد پا
 
یاد شهید مظلوم...

دیروز از تلویزیون، سخنرانی شهید بهشتی پخش می شد که این قسمت از صحبت های ایشان خیلی برام قابل تامل بود:

«وای از زمانی که بخواهیم سر سفره ی آماده بنشینیم؛ آن روز ، روز انحطاط انقلاب اسلامی است.»

نگران شدم، باید از خودم شروع کنم...


کلمات کلیدی:

نوشته شده توسط فطرس 90/4/8:: 11:32 صبح     |     ()رد پا
درباره

روزنه ی نور


فطرس
نوشته ها ،نظرات شخصی اینجانب است، سعی بر این دارم که با سند بنویسم، ولی بالاخره انسان جایزالخطاست.... خطاهایم را گوشزد کنید ممنون میشوم..
صفحه‌های دیگر
لیست یادداشت‌ها
پیوندها
آرشیو یادداشت‌ها
آهنگ وبلاگ
-->