علاقه‌مندي ها
+
نمـي دانم *شــب ها*
من *شاعــر* مي شــوم
و تــو را *غــزل بــاران* مي کنــم
يا تــو *بهانـــه* مي شوي
و من
غزل غزل *مي بـــارم*!
اودسان
03/12/9
سبحان.
بازنشر..
||عليرضا خان||
واقعا ياشياسن @};-
محب
عالي
my writings
786.سلام.وقت بخير.مطلب زيباي شما به عنوان يادگاري
تو کانال(ايتا) *دفتر خاطرات پارسي بلاگ* گذاشته شد.لطفا با عضويت در تنها *کانال ايتا پارسي بلاگ* از پست هاي *بچه هاي پارسي* حمايت کنيد. آدرس کانال براي تشريف فرمايي و عضويت شما.(با تشکر عليرضا عبدي،يک فنجان آرامش)583
https://eitaa.com/parsiblog
19 فرد دیگر
101 فرد دیگر
+
هوا گرم است و آفتاب داغ نگاهت قفل شده روي سياهي چادرم خوب مي دانم در ذهنت چه مي گذرد اما بدان، من! زير سايه چادرم هست که نسيم و بوي بهشتي بر صورتم مي خورد و اين آفتاب هر چه داغ تر بهاي من بيشتر...
هما بانو
98/2/21
+
سياست هاي غلط به اينا ميگن:
.
.
.
.
ثياثت , صياصت, ثياثط , صياصط , سياسط
:)
جبهه مقاومت اسلامي
95/11/9
+
مردها موجودات عجيبي هستند..
به محض اينکه ميفهمند دلبسته شان شدي اشکت را در مي آورند ..
تنها مردي که اشک عاشقش را در نمي آورد..
پدر است ..
و همه ي دخترها عاشق پدرشان ...
مردها پدر که ميشوند تازه ميفهمند..
زنها چقدر دوستداشتني هستند ..
مردي با دختر دار شدن آغاز ميشود ..
...
شاه توري
94/2/23
دخــتر که باشي..
نفس بابايــــي..
لوس ِ بابايـــي..
عزيز دردونه بابايــي..
حتـــي اگر بهت نگه..
دستت رو ميذاره روي چشماشـــو ميگه ..:
اين تويي که به چشمـــاي من ســـوي ديدن ميدي..
خلاصه دختــــر..
يک کـــلام ....
نـــفــــس بـــابــــاســــت ...
3 فرد دیگر
37 فرد دیگر
+
بـاز هـواي حرمم آرزوســــت //
خـلـوت و مـژگـان تـرم آرزوسـت //
شـکـوه ي غـربـت نـبـرم ايـن زمـان //
دسـت تـــو و روي تـو ام آرزوســت
فدک الزهرا .س.
93/6/20
خـسـتـه ام از ديـدن ايـن شـوره زار //
چـشـم شـقـايـق نـگـرم آرزوســـت //
واقـعـه ي ديـــدن روي تـــــو را //
ثـانـيـه اي بـيـشـتـرم آرزوسـت //
جـلـوه ي ايـن مـاه نـکـو را بـبـيـن //
رنـگ و رخ و روي تـو ام آرزوسـت //
ايـن شـب قـدر اسـت کـه مـا بـا هميـم؟ //
مـن شـب قـــــدري دگــــرم آرزوست
و باز هواي حرمم آرزوست ... خلوت و مژگان ترم آرزوست ... خسته ام از ديدن اين شوره زار ... چشم شقايق نگرم آرزوست ... من شب قدري دگرم آرزوست ...
+
*روز «فـــرشــــتـــه هــاي ســيــبــيلــو » مــبــارکــ :) *
@};-
☂ روياي☂
93/3/11
4 فرد دیگر
27 فرد دیگر
+
روزي نزد شخص روشن ضميري بودم *خانوم بدحجابي *اومد در دل گفتم جالبه که حاج آقا به حجاب خانم تذکري نميده... بعد رو کرد به اون خانوم گفت: مشکلتون کامل حل نشده...دخترک کمي ناراحت شد.. اون آقا گفت:*شيطان ازتون بهره برداري ميکنه به خاطر اين که حجابتون کامل نيست.*... بعد هم به دختر گفت البته من نميخاستم اينو بيان کنم مجبور شدم بگم....*
روزنه ي نور
93/2/17
+
بار اولم بود که مجروح مي‌شدم و زياد بي‌تابي ميکردم يکي از برادران امدادگر بالاخره آمد بالاي سرم و با خونسردي گفت:«چيه، چه خبره؟»تو که چيزيت نشده بابا!
تو الان بايد به بچه‌هاي ديگر هم روحيه بدهي آن وقت داري گريه مي‌کني؟! تو فقط يک پايت قطع شده! ببين بغل دستي است سر نداره هيچي هم نمي‌گه، اين را که گفت بي‌اختيار برگشتم و...
تفسير انواع قران
93/2/10
+
زنــدگــي ام را مــديــون يـــک کــبــوتــر بــازم!
ذره بين زنده
93/1/25
حجت الاسلام والمسلمين آقا سيد علي هاشمي فرزند عالم وارسته حضرت ايت الله سيدابوالحسن هاشمي از شاگردان حاج ميرزا جواد ملکي تبريزي (ره)نقل مي کنند:پدرم مي گفت تمام زندگي ام را از يک (کبوتر باز)گرفتم.پرسيدم چگونه ؟کبوتر باز که کسي نيست به شما چيز ياد بدهد؟گفت:اگر بنده خدا چشمش را باز کند همه چيز برايش کلاس است واو را رشد وکمال مي دهد،وادامه داد:
کبوتر بازي در همسايگي مان بود زندگي مي کردوهمواره مشغول پرواز دادن کبوتر ان بود واين موجب آزار واذيت ديگران شده بود ،به همين دليل امنيه (نيروي انتظامي ان روز)بارها او را گرفته ،بازداشت کرد وکبوتر هايش را سر بريد.من جوان بودم وهنوز طلبگي را شروع نکرده بودم.يک بار به سراغ او رفتم وگفتم :مگر تو ديوانه اي؟! گفت:آقا ابوالحسن توچکاره اي ؟گفتم :من بنده خدايم .گفت:تو بنده خدايي ؟دروغ مي گويي!
+
امام حسين سلام الله عليه : :
مَن دَعا عَبدا مِن ضَلالَةٍ إلى مَعرِفَةِ حَقٍّ فَأَجابَهُ ، كانَ لَهُ مِنَ الأَجرِ كَعِتقِ نَسَمَةٍ .
*هر كس انسانى را از گم راهى به معرفت حق ، فرا بخواند و او اجابت كند ، اجرى مانند آزاد كردن بنده دارد. *
مسند زيد ص 359 / دانشنامه قرآن و حديث، ج 15، ص 50
ساجد
93/1/11
+
*اينايي که دوست از جنس مخالف دارن، حواسشون جمع کار کردن ميشه؟
کاراي حسابي رو ميگم ها
بيچاره آدمايي که کارشون به اين جور ادما گير کنه
اون کار فاتحه اش خوندست...*
رود تنها نيست
92/11/22
+
اُسقُف ما، کشيش محلة ما به خانة ما نيامده است، شما رهبر مسلمين هستيد. من فهميدم علي(ع) که خانة يتيم‌هايش مي‌رفت چه‌قدر بزرگ است. http://www.mashreghnews.ir/fa/news/55070/%DA%A9%D8%B1%DB%8C%D8%B3%D9%85%D8%B3-%D8%A8%D8%A7-%D8%A2%D9%82%D8%A7-%D8%AF%D8%B1-%D8%AE%D8%A7%D9%86%D9%87-%DB%8C%DA%A9-%D8%B4%D9%87%DB%8C%D8%AF-%D8%A7%D8%B1%D9%85%D9%86%DB%8C
چلچراغ شهادت
92/10/3
وقتي رسيديم آقا فرمودند: اين بچه‌ها را بگوييد بيايند.
آمدند. گفتند: اين کار احمقانه چه بود كه شما کرديد؟ ما مهمان اين خانواده بوديم. وقتي خانه‌شان رفتيم چرا غذايشان را نخورديد؟ اين اهانت به اين‌ها محسوب ميشود. نمي‌خواستيد داخل نمي‌آمديد.
من خيلي اين داستان رو دوست دارم.... يادمه اولين بار اين رو براي يه سري از بچه هاي خارجي دانشگاه گفتم خيلي گريه کردند... ميگفتن خانوم نميشه ما امام خامنه اي رو ببينيم... بچه هاي بودايي و مسيحي خودشون رو ميکشن براي ديدن يه لحظه حضرت آقا.... ما قدر نميدونيم:(
من هنوز رهبر رو از نزديک زيارت نکردم ولي وقتي آقاي فاطمي نيا رو از نزديک زيارت کردم معني اون شوق رو فهميدم:)