"مرگ بر ضد ولايت فقيه"
آفرين بر تو خواهر خوبم، همينطور ادامه بده
از ابتدا که متنت رو خوندم ياد بخش هايي از صحبت امام راحل افتادم :
- ايشون در مورد علما فرموده بودند "اگر ديديد عالمي روحاني اي خطايي کرد نگوييد فلان روحاني خلاف کرده بلکه بگوييد فلاني که لباس علما و روحانيون را پوشيده اين کار راه کرده"
امام خوب متوجه بودند اين عمل استکباري انگليس رو و براي همين اين تذکر رو دادند، چون کسي که واقعا و حقيقتا عالم ديني باشه هيچوقت تقواي الهي رو کنار نميگذازه و معيار اعمالش ميشه رضايت خداوند و خدا ترسي
- همينطور در مورد وحدت حوزه و دانشگاه علتش همين اثرات مخربي بوده که جدايي علم و دين و اين دو قشر از هم دارند و باز هم اين معمار بزرگ انقلاب و بزرگ استراتژيست جهان مي دونستند که دشمن روي همين موارد داره مانور ميده و کار ميکنه، بنابراين بايد تا جايي که ميتونيم اين رابطه رو عميق کنيم.
در قديم قبل از ورود افراد به علوم طبيعي ابتدا به اونها علوم ديني و اخلاق ياد مي دادند تا هر حرفي رو بدون معيار دين و اسلام قبول نکنند. اين دقيقا يکي از آسيب هاييه که به سيستم آموزش ما وارد شده، علوم ديني رو که برداشتيم از موارد درسيمون و کمرنگش کرديم هيچ، تازه افرادي رو در اين جايگاه قرار داديم که فن سخنوري کافي براي بيان اين موارد رو ندارند و بيشتر علامت سوال براي افراد ايجاد مي کنند.
بنابراين قانون سوم و چهارم رو اين عرض مي کنم که در اين دو مورد به حرف بنيانگذار کبير انقلاب عمل کنيم :
1- اگر شخصي رو ديديم که در لباس روحانيت خلافي مرتکب ميشه و خطاش محرز هست - نه اينکه برچسب باشه و تخريب شخصيت - بگيم کسي اين خلاف رو مرتکب شد که لباس روحانيت تنش بود نه يک روحاني و عالم ديني
2- سعي کنيم هر چه بيشتر در امور زندگي و علمي و اقتصادي و ... به علما نزديک بشيم و زندگيمون رو از هر لحاظ رنگ دين بزنيم.
ان شاء الله ...