هفت سینم می شود یک سین و آن هم «سوگ مادر »...
بهار سرآغاز طبیعت است. با بهار است که طبیعت جان تازه ای به خود می گیرد و جوانه های سبزِ بودنش را تجربه می کند؛ و مادر سرآغاز انسانیت است. و این بشریت است که با مادر هست می شود و بقایش به وجودش بسته است.
امسال سالروز این دو وجود، مقارن شده است ... مقارن شدنش بهار را به باران وامیدارد و طبیعت را سفره دارِ عزای مادر می سازد. این بهار ایام مادر است. مادری که با او نه فقط انسان، که انسانیت متولد شد، امامت جان تازه ای به خود گرفت و کوثر از منشا نور فرود آمد.
گوش کن، این صدای قدم های فاطمه است، دیوارها را ببین به چه سان مادر را یاری می رسانند و انسان هایی که از دیوار سخت ترند دور او را پر کرده اند. باد را ببین که چگونه خارها را از جلوی پایش کنار می زند و زبان هایی که از خار تیزترند اطرافش را محاصره کرده اند. و این «در» است که شرمگین از سنگینیش ، بر زمین افتاده و شرمساری، بیش از آتش، می سوزانَدَش.
فاطمه جان! مادری مان را تو یاور باش که پهلوی شکسته و قلب آتش گرفته ات، مادرانه ای می شود برای محسن ها و حسن ها و حسین ها و زینب ها و ام کلثوم ها ...
کلمات کلیدی: