سفارش تبلیغ
صبا ویژن
در شرافت دانش همین بـس که کسی هم که آن را نیک نمی داند ادعایش می کند و هرگاه به آن منسوب گردد شادمان می شود . [امام علی علیه السلام]
روزنه ی نور
 
درس عرفان!

یادش بخیر: روبروی قتله گاه نشسته بودم و بهت زده داشتم نیگا می کردم، انگاری بعد از گذشت 1 روز هنوز باورم نمی شد اینجا همون جایی که .....

همه ی بچه ها طبق قرار جمع شده بودند و دور حاج آقا حلقه زده بودند و سوالاتشون رو می پرسیدند. یکی از همون بندگان خدا پرسید: « حاج آقا! شده بعضی وقت ها آدم یه نماز یا یه دعایی می خونه یا یه زیارتی می کنه که یه حالِ خوشی بهش دست میده، چرا این احوالاتِ خوش به ما کمک نمی کنه که عارف بشیم ؟»

حاج آقا گفت: « اینکه به آدم حالِ خوش دست بده به تنهایی نمی تونه کارساز باشه، اگه بخوای این حالِ خوش تو رو بالا ببره باید بتونی اون رو حفظ کنی.

 ببینید بچه ها ، جهان رو یه جای تاریک در نظر بگیرید، ما این پایینیم (یه نقطه با انگشتش روی زمین کشید)، می خوایم بریم اون بالا (یه نقطه با انگشتش بالای سرش کشید)، آدمای کمی بودند که این خط رو مستقیم طی کردند و عارف شدند ؛ مثل رسول ترک و... ماها اگه بخوایم این مسیره تاریک رو به اون بالا طی کنیم باید مثل بالا رفتن از قله عمل کنیم.» بعد با انگشتش از پایین شروع کرد به نقطه گذاری به صورت ضربدری تا اون بالا، یه نقطه سمتِ راست، یه نقطه سمتِ چپ. بعد گفت :« این ها چراغ هایی که راهِ ما رو روشن می کنه، این چراغ ها همون احوالاتِ خوشیه که به ما دست میده. هر حالِ خوش مثل یه نوره که مسیر رو روشن میکنه. اگه بتونی اون حالِ خوش رو نگه داری و نذاری چراغش خاموش بشه ، حالِ خوشِ بعدیت میشه نقطه ی بالاتر، ولی اگه مواظبش نباشی تا خاموش بشه، حالِ خوشِ بعدیت دوباره همون جا روشن میکنه.»

هر چی فکر کردم دیدم، اووووووه ! چه مسیریه. قربونِ حالِ خوش که دیر به دیر میاد سراغم، اون هم که با یه حرکت نسنجیده زودی فروغش خاموش میشه (با یه دل شکستنی، حسادتی، غروری، عُجبی ...)، کاش می شد عین رسولِ ترک برم اون بالا! یِهو!

آرزو که بر جوانان عیب نیست؛

اون مسیرِ مستقیمِ رو به بالا فقط یه شاه کلید داره، اون هم محبّت اهل بیت(علیهم السلامِ). اگه عاشق بشی، خودشون می برنت اون بالا، اون هم یهو.

همین لحظه دستت رو به نشانه ی ادب بذار رو سینه ات و با تمامِ وجودت بگو: السلام علیک یا ابا عبدالله الحسین

_________________________

پ ن 1: حالا که خوب فکر می کنم، می بینم برا اینکه عاشق بشم باید ادب کنم، و برا اینکه ادب کنم باید به همون رنگی در بیام که رنگ معشوقه ، همونی بشم که معشوق می خواد.

پ ن 2: برا عاشق شدن باید مراقبت کنم، که چی میگم، چی می شنوم، چی می خورم و...

پ ن 3: خودمونیم ها؛ عاشق شدن هم کارِ سختیِ ها.


کلمات کلیدی:

نوشته شده توسط فطرس 90/5/29:: 6:0 صبح     |     ()رد پا
درباره

روزنه ی نور


فطرس
نوشته ها ،نظرات شخصی اینجانب است، سعی بر این دارم که با سند بنویسم، ولی بالاخره انسان جایزالخطاست.... خطاهایم را گوشزد کنید ممنون میشوم..
صفحه‌های دیگر
لیست یادداشت‌ها
پیوندها
آرشیو یادداشت‌ها
آهنگ وبلاگ
-->